یک دختر هفت ساله حدود ۹ دقیقه و یک پسر هفت ساله فقط حدود ۷ دقیقه میتواند یک جا بنشیند! ولی زنگ های مدرسههای ما ۴۵ دقیقهای است. پس چه باید کرد؟
آقای محمدجواد علیاکبریان، مدیر دبستان، در قسمت دوم برنامه مدرسه ایران توضیح میدهند.
یک دختر هفت ساله حدود ۹ دقیقه و یک پسر هفت ساله فقط حدود ۷ دقیقه میتواند یک جا بنشیند! ولی زنگ های مدرسههای ما ۴۵ دقیقهای است. پس چه باید کرد؟
آقای محمدجواد علیاکبریان، مدیر دبستان، در قسمت دوم برنامه مدرسه ایران توضیح میدهند.
ماجرای دختر جوانی که طلاهای خود را میفروشد تا مدرسه بسازد!
در دومین قسمت برنامه مدرسه ایران، پای صحبتهای خانم بدرالملوک
امام، معلم نیکوکار ۹۴ ساله مینشینیم و از تجربیات او میشنویم.
خاطرات جالب یک سربازمعلم با نشاط، که بچههای مدرسه را سر حال میآورد و کلاس را با نشاط میکند.
این قسمت از قصههای معلمی بر اساس خاطرات آقای علی اختیاری در دوران خدمت به عنوان سربازمعلم ساخته شده است.
در قسمت دوم برنامه مدرسه ایران، گزارش یک مادر ایرانی از مدرسهای دولتی در استرالیا را دیدیم تا بدانیم محیط مدرسه چه اثری بر شادابی دانش آموزان دارد؟
در دومین قسمت برنامه مدرسه ایران، با چند معلم خوب و دانشآموزانشان گفتگو کردیم تا بدانیم برای شاد کردن کلاس و با نشاط کردن آموزش چه باید کرد؟
برای شادابی و نشاط بچهها در مدرسه چه باید بکنیم؟
در دومین قسمت برنامه مدرسه ایران، گفتگوی خانم دکتر سعیده باقری (نویسنده و پژوهشگر تعلیم و تربیت) با آقای محمدجواد علیاکبریان (مربی و مدیر دبستان و طراح روشهای نوین یادگیری) را خواهیم دید که دربارهی تفاوتهای شادی و شادابی، موانع و عوامل ایجاد شادابی در مدرسه صحبت میکنند.
همچنین در این برنامه ضمن مروری بر اخبار هفتهی گذشتهی تعلیم و تربیت ایران، بخشهای «از نگاه فرهنگیان»، «تجربهی فرنگی» را خواهیم دید. بخش «یک معلم خاص» هم به معرفی خانم بدرالملوک امام، معلم سختکوش ۹۴ سالهی زنجانی اختصاص دارد.
مدرسه ایران سهشنبه ۲۱ آبان ۹۸ ساعت ۲۱ از شبکه چهار سیما پخش خواهد شد.
در اولین قسمت از برنامه مدرسه ایران، محمدحسن داودی، مدیر مدرسه کودکان کار، خاطرهای از یک جلسه با والدین کودکان کار تعریف می کند:
«از سیصد نفر پدر و مادر کودکان کار، فقط ده نفر می توانستند بنویسند...»
از ابتدای پیدایش تمدن در سرزمین ایران و تشکیل اولین حکومتها در چند هزار سال پیش تا همین اواخر دوره قاجار و پیروزی نهضت مشروطه – یعنی حدود صد سال پیش- سوادآموزی و تعلیم و تربیت ابتداییِ کودکان و حتی بزرگسالان، امری مردمی و غیردولتی بود. هرچند که در بعضی دورههای خاص، سوادآموزی امری طبقاتی بود و حکومت، بجای تشویق عموم مردم به یادگیری خواندن و نوشتن، از سوادآموزی طبقات فرودست جلوگیری میکرد(!)، اما در بقیه زمانها، بخصوص دورهی اسلامیِ ایران، مساجد و مدارس محلی یا همان مکتبخانهها عهدهدار آموزش «خواندن و نوشتن» و «حسابوکتاب» و شرعیات بودند.
اما بلافاصله بعد از انقلاب مشروطه و آشنایی ایرانیان با آدابورسوم کشورداری فرنگیان، قبول مسئولیت دولت برای آموزش همگانی مردم موردتوجه قرار گرفت. همزمان با این مطالبه، آموزش سواد به بزرگسالان نیز مهم شد و اولین کلاس «اکابر» -یا همان کلاس بزرگسالان- در سال ۱۲۸۶ شمسی یعنی یک سال پس از امضای فرمان مشروطه، در شهر شیراز تشکیل شد.
اما اولین برنامهی نظامیافتهی سوادآموزی بزرگسالان به دوره پهلوی اول برمیگردد. «سازمان تعلیمات اکابر» اولین سازمانی است که بهطور رسمی برای باسواد کردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تأسیس شد و متأسفانه فقط پنج سال یعنی تا زمان اشغال ایران در شهریورماه ۱۳۲۰ زنده ماند و زیر پوتین متفقین جوانمرگ شد. البته در همین مدت کوتاه حدود ۱۸۰ هزار نفر در این کلاسها باسواد شدند. در ادامهی دهه بیست، تشکیل کلاسهای اکابر بهصورت غیرمتمرکز تحت نظارت وزارت فرهنگ ادامه داشت و برای بزرگسالان، کلاسهای شبانه در فضای مدرسههای موجود، تشکیل میشد...
در اولین برنامه مدرسه ایران، گزارشی از مدرسهی کودکان افغانستانی فاقد تابعیت ایرانی در تهران (مجتمع فرهنگ) پخش شد و گفتگویی داشتیم با سید نادر موسوی مدیر دلسوز این مدرسه.
در اولین برنامه مدرسه ایران با دو معلم مهربان کودکان افغانستانی فاقد تابعیت ایرانی در مجتمع آموزشی فرهنگ تهران گفتگو کردیم و از آنها درباره مشکلات و محدودیتهای بچههای این مدرسه پرسیدیم.